کد مطلب:129892 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

درنگی در چند کتاب
1. ابن شهر آشوب به نقل از طبری، بلاذری و كوفی می نویسد كه چون سر حسین (ع) را در مقابل یزید گذاشتند، با چوبدستی بر دندان هایش می زد و می گفت: روزی به جای روز بدر و می گفت: نفلق ها ما... [1] .

این نیز نشان كافر و زندیق بودن اوست و به صراحت نشان می دهد كه كار یزید برای گرفتن انتقام از رسول خدا (ص) بود. ابن عباس نیز در نامه اش به همین مطلب اشاره دارد.

سبط ابن جوزی می نویسد: واقدی، هشام و ابن اسحاق و دیگران نوشته اند كه ابن عباس در نامه ای خطاب به یزید نوشت: شماتت بزرگ تر این است كه دختران و كودكان و حرم رسول خدا(ص) را از عراق به اسارت آوردی تابه مردم نشان دهی كه قدرتمندی


و توانسته ای با زور بر خاندان رسول خدا (ص) چیره گردی. به گمان خود انتقام كافران فاسق روز بدر را گرفتی و دشمنی ای را كه پنهان می كردی و كینه هایی را كه همانند آتش در آتش زنه پنهان بود آشكار كردی و تو و پدرت خون عثمان را بهانه قرار دادید. وای بر شما از داوری روز جزا! به خدا سوگند كه اگر از ضربت دستم رهیده ای از زخم زبانم نخواهی رست. [2] .

طبری از زبان قاسم بن عبدالرحمن غلام یزید نقل می كند كه یزید پس از تمثل جستن به ابیات حصین گفت: به خدا سوگند ای حسین! اگر من با تو رو در رو می شدم تو را نمی كشتم. [3] .

این نقل از چند جهت اشكال دارد:

الف - راوی غلام یزید و به خودی خود متهم است.

ب - اگر به قتل امام (ع) راضی نبود، چرا نسبت به سر ایشان بی ادبی كرد و چرا دستور داد كه خاندانش را به اسیری به شام بیاورند.

ج - ما دلایلی كافی ارائه دادیم كه او هم فرمان قتل حسین (ع) را داد و هم از قتل وی خوشنود بود؛ و به حكم قاعده، كار به او نسبت داده می شود.

د - اگر هم این نقل درست باشد می گوییم: او این سخنان را تنها برای رعایت شرایط مجلس و بقای حكومتش بر زبان رانده است. دلیلش هم این است كه سبط ابن جوزی از ابن ابی الدنیا نقل می كند كه یزید با چوبدستی بر لب و دندان حسین (ع) زد و شعر حصین بن حمام مری را خواند:

پس همگان او را نكوهش كردند و ترك گفتند. [4] .

به این ترتیب بی پایگی نقل طبرانی از محمد بن حسن مخزومی روشن می شود؛ كه گفته است: هنگامی كه بار و بنه حسین بن علی (ع) را نزد یزید آوردند و سرش را پیش وی نهادند، گریست و گفت: «سرهایی را می شكافتیم...» به خدا سوگند كه اگر من ملازم تو بودم هرگز تو را نمی كشتم. [5] علاوه بر این، روایت به وسیله ی محمد بن حسن - پسر زباله -


نقل شده است كه هیثمی با این عبارت او را تضعیف می كند: محمد بن حسن؛ او پسر زباله و ضعیف است. [6] .

به علاوه زبیر بن بكار خبر را از محمد بن حسن نقل می كند؛ در حالی كه او ضعیف و دشمن اهل بیت (ع) است. شیخ مفید درباره اش می گوید: نقل های زبیر بن بكار مورد اعتماد نیست و به خاطر دشمنی با امیرمؤمنان (ع) در گفته هایش متهم است و در آنچه بر ضد بنی هاشم ادعا می كند مورد اعتماد نیست. [7] .

این تلاش هایی كه گروهی اندك برای نجات یزید انجام می دهند چیزی جز چنگ زدن غرقه بر گیاه خشك نیست.


[1] المناقب ج 4، ص 114.

[2] تذكرة الخواص، ص 276.

[3] تاريخ الطبري، ج 4، ص 352.

[4] مرآة الزمان، ص 99 (مخطوط) طبق نقل عبرات المصطفين، ج 2، ص 315.

[5] المعجم الكبير، ج 3، ص 124، ح 2848؛ تاريخ الاسلام، ج 2، ص 350.

[6] مجمع الزوائد، ج 9، ص 198.

[7] تزويج علي بنته من عمر، ص 15.